/- 0 کامنت
/- 19 آبان 1403
/- 60,624 بازدید
چه کنم چه کنم چه کنم من بی تو در این شب بارانی
چه بگویم چه بگویم من تمام مرا تو میدانی
باران چه قطره قطره میکشی آرام
چه کنم چه کنم چه کنم من میان این نرسیدن ها
تو خودت بگو چه باید کرد با غم تورا ندیدن ها
باران چه قطره قطره میکشی آرام
صدایی نیست در این کوچه دلتنگی
نگاهم کن من که تسلیمت شدم با که میجنگی
بعد از تو حسرت به دل ماندم برای دیدنت
رفته ای اما تورا هرجای شهر میبینمت
بعد از تو این آسمان هرگز آبی نشد
شب به شب باریدم اما این دلم خالی نشد
درد دلتنگی مگر یک لحظه عادت میشود
با خبر باشم خیالم از تو راحت میشود
چه کنم چه کنم چه کنم من با غمی که بسته بالم را
تو که هر خاطره ات هر شب میکشد به گریه حالم را
چه کنم چه کنم چه کنم من تو که هیچ عین خیالت نیست
دلی که پای تو شاعر شد اما یک بیتش یادت نیست