/- 0 کامنت
/- 26 اسفند 1402
/- 215,548 بازدید
غمت قاتله خستم از فاصله نیستی و حوصله نیست
ببین حالمو میکشی آدمو اما جای گله نیست
بدمت از دست میخورم به بن بست
خودتم میتونی پیشم بمونی حالا که دلت هست
کاری کنم چشمتم مثل لبت شه بخنده
من اومدم که حال بدت ساکشو ببنده
جونمو میدم دردت اگه کم شه
واسه غمت کجا میتونه مثل بغلم شه
دل من میره برات واقعا حیف چشات که بخواد به غم بشینه
غم و غصت مال من نشی بی خیال من تنها خواهشم همینه
نه به خنده هات نه غم تو نگات این کارا چیه دیگه
میگی خوبی و زخمی که باهانه یه چیز دیگه میگه
پیش تو کوهم تا دل تو دریاست
وقتی که میری سمت خنده هات کار من تماشاست
واسه چشات یه سفر باهان همه چیمو میدم
همه میگن خوش به حال من که به تو رسیدم
چرا به حسم شک داری همیشه
نفسمی همه کسمی باورت نمیشه
دل من میره برات واقعا حیف چشات که بخواد به غم بشینه
غم و غصت مال من نشی بی خیال من تنها خواهشم همینه