منم یه تقویمه پر از زمستوون
چله نشین دلی درب و داغون
سال کبیسه ام و شگون ندارم
از هیچ کسی خاطره ای ندارم
جز یه نفر که درب و داغونم کرد
بره بودم گرگ بیابونم کرد
اما دلم تو غربت بیابوون
از راهی که رفته نشد پشیموون
دل ای دل دیوونه هکی قدرتو میدونه
برو فکر خودت باش پر از گرگه زمونه
باز منتظر نشستی ی آب میشی دستی دستی
تو هم باید مثل اون دلش رو میشکستی
منم یه تقویمه پر از زمستوون
چله نشین دلی درب و داغون
سال کبیسه ام و شگون ندارم
از هیچ کسی خاطره ای ندارم
جز یه نفر که درب و داغونم کرد
بره بودم گرگ بیابونم کرد
اما دلم تو غربت بیابوون
از راهی که رفته نشد پشیموون
دل ای دل دیوونه هکی قدرتو میدونه
برو فکر خودت باش پر از گرگه زمونه
باز منتظر نشستی ی آب میشی دستی دستی
تو هم باید مثل اون دلش رو میشکستی
دل ای دل دیوونه هکی قدرتو میدونه
برو فکر خودت باش پر از گرگه زمونه
باز منتظر نشستی ی آب میشی دستی دستی
تو هم باید مثل اون دلش رو میشکستی