متن آهنگ فریاد احساس مسعود سعیدی
تا اینجاشم زیادی با تو و عشقت جلو رفتم
دیگه واسم مهم نیست که نمیفهمی نگاهمو
مهم اینه که میدونم گرفته یه نفر جامو
بازم فریاد احساسم از این محدوده دورت کرد
بهت گفتم دوست دارم همین یک جمله کورت کرد
چراغ خونه خاموشه جهانم سرد و بی رنگه
اونی که عاشقش بودم داره با من میجنگه
برو خسته شدم دیگه از این حرفای تکراری
از این خوابی که اسمش رو هنوزم عشق میذاری
شاید با رفتنت بازم یه راهی پیش روم باشه
شاید یه جای این دنیا یکی منتظرم باشه
میدونم سهمم از عشقت شبای سرد و دلگیره
ولی یه روز میای پیشم که واسه عاشقی دیره
چراغ خونه خاموشه جهانم سرد و بی رنگه
اونی که عاشقش بودم داره با من میجنگه