/- 0 کامنت
/- 29 اردیبهشت 1402
/- 481,570 بازدید
شبیه ترک خاک چروکیده پوست صورتم
جای خالیه تو زخم میشه هک میشه رو بدنم
مثل پادشاهیم که ملکه نداره
انگاری سر رسیده دیگه دوره ی حکومتم
منو له کردی شبیه ورق مچاله
ولی هنوزم روم جوهر قلمتو دارم
هنوز خاطراتت هست توی سینم محفوظه
هنو دوست داشتن تو شده تنها شعارم
بعد تو کلی تنهایی احاطم کرده
طول میکشه تا سوی این چشا برگرده
انقدر پشت سرت اشک ریختم چشمام شده کور
دلت یادش نی کلی باهام رفاقت کرده
چقدر گفتم دیوونه برگرد دیوونه تر کرده
شبای لعنتیم چشامو
کسی نمیفهمه که یه دویوونه ترک کرده
منو تو این شبا
شدی منجی تو برام
عصابم همیشه بی تو خرابه
نمیشه از فکر تو درام
با اینکه همیشه سر بالاست جوابت
هیچوقت نزدم حرفی رو حرفت
انقدر از دستت پرم دیگه سنگین شدم په
دستاتو گرم کردم اما
تهش باعث سرگرمیت شدم هه
خیلی وقته زنگ نمیخوره گوشیم دیگه من
حتی خیلی وقته. نمیخوره تیک پی امم
وقتی دورو برت پرشه از تنهاییا خوب
رفیق میشه کم همه چی یه ریز میشه غم
همه چی تو یه لحضه شد رفت
من موندمو یه عکس دو نفری
همه چیو به من سپرد
با یه چشم ترو یه نبض تند
شبیه هم نبودیم اصلا یه ذره
فقط میخواست بره و از من بگذره
وقتی تو یه جمعی باهم میرفتیم
همش پیش همه میگفت که از من بهتره
هه. کلی ازش پرم ولی
میگذره اونی که از دورم پرید
برمیگرده میفهمه با فروختن من
فقط میشه دشمن خرید
کاری نکردم یه بار بیاد پایین لولش
میگفتم وقتی هستی این دنیا بات میشه بهشت
اگه همیشه بهت توجه میکردم
میخواستم که توی دلمون جاری بشه عشق
زدی زیر همه قولایی که دادی
شاید الان برات جدایی شه عادی.
ولی نمیدونی بد زمین خوردی
همون وقتی که ازچشمام افتادی