/- 0 کامنت
/- 17 اردیبهشت 1402
/- 117,858 بازدید
شبایه بعد تو سحر نداره
کسی از حال من خبر نداره
آخه عشقم درختی که شکسته
دیگه ترسی که از تبر نداره
هواتو کرده باز قلب پریشونم
مثله برگی میون باد و بارونم
بهت گفتم بری دق میکنم دیدی
چه دردی بعد تو افتاده تو جونم
هرچی بگی همونه برگرد
نبودنت چشامو تر کرد
نمیدونی دلم چجوری
با غم نبود تو سر کرد
هرچی بگی همونه برگرد
نبودنت چشامو تر کرد
نمیدونی دلم چجوری
با غم نبود تو سر کرد
چه روزایی رو تو تنهایی سر کردم
گذشتم از خودم واست خطر کردم
گذشتم از همه دارو ندارم
که شاید بشه باز پیش تو برگردم
هرچی بگی همونه برگرد
نبودنت چشامو تر کرد
نمیدونی دلم چجوری
با غم نبود تو سر کرد
هرچی بگی همونه برگرد
نبودنت چشامو تر کرد
نمیدونی دلم چجوری
با غم نبود تو سر کرد