متن آهنگ آیین فرزانگی سالار عقیلی
جوانی بهار بلند پروریست
سر آغاز تحصیلو دانشوریست
بیاموز فرهنگه فرزانگی رها شو از آسایشه خانگی
در آموختن سعی بسیار کن به میدان درا پر توان کار کن
در آموختن سعی بسیار کن
به میدان درا پر توان کار کن
از این دشت بی حاصلو بی پناه , پناه
مهارت تو را میرساند به راه , به راه
چو رود روان هر که دل بسته است
به دریای علمی که پیوسته است
بیاموزد از خلق فن و هنر
به دانش برآرد ز دریا گوهر
به دانش برآرد ز دریا گوهر
تو کار آفرینی کن و سروری
بیاموز آیین دانشوری
تعهد تخصص مهارت تلاش
به دست آرو فرمانبر خویش باش
نخواهد رسیدن به گرد تو کس
هنر نزد ایرانیان است و بس
هنر نزد ایرانیان است و بس
هنر نزد ایرانیان است و بس